شهدا سال 64 -زندگینامه شهید محمود زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴ عطر دلانگیز وجود کودکی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین جانها را مجذوب خود کرد. نورسیده را به آغوش کشیدند و با خواندن اذان و اقامه در گوش وی، نام او را «محمود» نهادند. دوران طفولیت را بهسرعت پشت سر گذاشت و برای آموختن فنون زندگی، در هفتسالگی وارد دبستان پروین اعتصامی شد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. سپس به دلایلی از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار شد. با اوجگیری...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۴ »
سال ۱۳۴۴ عطر دلانگیز وجود کودکی زیبا در شهرستان نیریز، میان خانوادهای متدین جانها را مجذوب خود کرد. نورسیده را به آغوش کشیدند و با خواندن اذان و اقامه در گوش وی، نام او را «محمود» نهادند. دوران طفولیت را بهسرعت پشت سر گذاشت و برای آموختن فنون زندگی، در هفتسالگی وارد دبستان پروین اعتصامی شد و تحصیلات خود را تا پنجم ابتدایی ادامه داد. سپس به دلایلی از ادامه تحصیل منصرف و مشغول کار شد. با اوجگیری...
شهدا سال 63 -زندگینامه شهید عباس مرادی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
آنگاهکه حسین (ع) در علقمه دستهای برادر را از زمین برمیداشت و بر صورت و چشم میمالید، از عشق او به عباس حکایت میکرد و با آن کار از آیندگان میخواست تا یاد و نام عباس او را زنده نگهدارند. دهم مردادماه سال ۱۳۴۱، در گرمای سوزان تابستان میان خانوادهای متدین در شهر نیریز، وقتی کودکی چشم به جهان گشود، بیاختیار پدر به یاد عباس بن علی (ع) و لبهای تشنه او، لبهای کودکش را بوسید و او...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد عباس مرادي »
آنگاهکه حسین (ع) در علقمه دستهای برادر را از زمین برمیداشت و بر صورت و چشم میمالید، از عشق او به عباس حکایت میکرد و با آن کار از آیندگان میخواست تا یاد و نام عباس او را زنده نگهدارند. دهم مردادماه سال ۱۳۴۱، در گرمای سوزان تابستان میان خانوادهای متدین در شهر نیریز، وقتی کودکی چشم به جهان گشود، بیاختیار پدر به یاد عباس بن علی (ع) و لبهای تشنه او، لبهای کودکش را بوسید و او...
زندگینامه خودنوشت جانباز احمد علی زارعی
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
دانشنامه دفاع مقدس » زندگينامه و آثار مکتوب جانبازان »
اینجانب احمد علی زارعی فرزند علیرضا، در تاریخ 1/6/1339 در روستای دهمورد از توابع بخش آباده طشک شهرستان نیریز متولد شدم. دوران کودکی را در روستای قدیمی سپری نموده و در سن 8 سالگی یعنی سال 1347 به مدرسه رفتم. مدت 5 سال در روستای دهمورد که فقط یک دبستان به نام سحاب داشت و تا کلاس پنجم درس را توأم با کار روستایی که کشاورزی و دامداری و کارگری بود به پایان رساندم. در آن ایام کمتر...
به یاد شهید حسن زردشت
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شد فدای دین لاله ای دیگر شد فدا زردشت در ره قرآن در پی محمود شد حسن تابان شد فدای دین لاله ای دیــگر آفرین بر او عهد و پیمانش جان فدا کرده جان بقربانش شد فدای دین لاله ای دیگر مکتب اسلام اینچنین جانها تا نگه دارد نور ایمانها شد فدای دین لاله ای دیگر ای عزیزانم باوفا یاران کرده ام اکنون هم زدل هم جان شد فدای دین لاله ای دیگر غرق خون گر شد پیکر...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۷ »
شد فدای دین لاله ای دیگر شد فدا زردشت در ره قرآن در پی محمود شد حسن تابان شد فدای دین لاله ای دیــگر آفرین بر او عهد و پیمانش جان فدا کرده جان بقربانش شد فدای دین لاله ای دیگر مکتب اسلام اینچنین جانها تا نگه دارد نور ایمانها شد فدای دین لاله ای دیگر ای عزیزانم باوفا یاران کرده ام اکنون هم زدل هم جان شد فدای دین لاله ای دیگر غرق خون گر شد پیکر...
شهدا سال 65 -زندگینامه شهید سعید مافی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
کوچههای پر از عشق و صفای نیریز هنوز خاطره کودک زیبای خود را که در تاریخ ۱۳۴۳/۹/۱۱، میان خانوادهای علاقهمند به مکتب نورانی تشیع قدم به عرصه هستی نهاد را فراموش نمیکند. دویدنها، جستوخیز کودکانه او و مهربانیاش با کودکان همبازی که او را که بانام قشنگ سعید صدا میکردند همچنان در یادها و خاطرهها زنده است. آن زمان که کیف و کتاب به دست گرفت و دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی نیریز آغاز کرد و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد سعيد مافي »
کوچههای پر از عشق و صفای نیریز هنوز خاطره کودک زیبای خود را که در تاریخ ۱۳۴۳/۹/۱۱، میان خانوادهای علاقهمند به مکتب نورانی تشیع قدم به عرصه هستی نهاد را فراموش نمیکند. دویدنها، جستوخیز کودکانه او و مهربانیاش با کودکان همبازی که او را که بانام قشنگ سعید صدا میکردند همچنان در یادها و خاطرهها زنده است. آن زمان که کیف و کتاب به دست گرفت و دوره ابتدایی را در دبستان فرهنگ اسلامی نیریز آغاز کرد و...
شهدا سال 65 -وصیتنامه شهید حسین اسماعیلی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان الله لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی به عهده من الله، فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. 1 خدا مال و جان اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۵ » شهيد حسين اسماعيلي »
بسم الله الرحمن الرحیم ان الله اشتری من المؤمنین انفسهم و اموالهم بان الله لهم الجنه، یقاتلون فی سبیلالله فیقتلون و یقتلون وعداً علیه حقاً فی التوراه و الانجیل و القرآن و من او فی به عهده من الله، فاستبشروا ببیعکم الذی بایعتم به و ذلک هو الفوز العظیم. 1 خدا مال و جان اهل ایمان را به بهای بهشت خریداری کرده آنها در راه خدا جهاد میکنند که دشمنان دین را به قتل رسانند و یا خود کشته شوند...
شهدا سال 63 -وصیتنامه شهید اسماعیل چهارراهی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بیکران به امام زمان و نائب بر حقش خمینی کبیر و با سلام به امت شهیدپرور و با سلام به خانوادههای معظم شهدا. بنده حقیر این وصیتنامه را می نویسم و از خدا التماس دارم که...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۳ » شهيد اسماعيل چهارراهي »
بسم الله الرحمن الرحیم و لا تحسبن الذین قتلوا فی سبیلالله امواتاً بل احیاء عند ربهم یرزقون گمان مبرید کسانی که در راه خدا کشته میشوند مردهاند بلکه زندهاند و نزد خدا روزی میخورند. بنام الله پاسدار حرمت خون شهیدان و با سلام و درود بیکران به امام زمان و نائب بر حقش خمینی کبیر و با سلام به امت شهیدپرور و با سلام به خانوادههای معظم شهدا. بنده حقیر این وصیتنامه را می نویسم و از خدا التماس دارم که...
شهدا سال 62 -زندگینامه شهید حسن احمدی
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
10/1/ 1342 در شهرستان نیریز بخش آباده، منطقه پیچکان، شادمانی و سرور را به خانواده متدین احمدی ارزانی داشت. کودکی را در میان دشتزارهای پر از گل و زیبایی سپری کرد و برای یاد گرفتن درس زندگی وارد دبستان محل زندگی خویش شد. با موفقیت مرحله تحصیلات ابتدایی را پشت سر گذاشت. چون در روستای محل زندگی، مدرسه راهنمایی وجود نداشت، نتوانست ادامه تحصیل دهد. سپس ترک تحصیل کرده و دوشادوش پدر مهربان و دلسوز خود مردانه و...
دانشنامه دفاع مقدس » شهدا و مفقودين سال ۱۳۶۲ » شهيد حسن احمدي »
10/1/ 1342 در شهرستان نیریز بخش آباده، منطقه پیچکان، شادمانی و سرور را به خانواده متدین احمدی ارزانی داشت. کودکی را در میان دشتزارهای پر از گل و زیبایی سپری کرد و برای یاد گرفتن درس زندگی وارد دبستان محل زندگی خویش شد. با موفقیت مرحله تحصیلات ابتدایی را پشت سر گذاشت. چون در روستای محل زندگی، مدرسه راهنمایی وجود نداشت، نتوانست ادامه تحصیل دهد. سپس ترک تحصیل کرده و دوشادوش پدر مهربان و دلسوز خود مردانه و...
به یاد شهیدان سید مهدی افسر و علی اصغر سرافراز و محسن پرهوده و حسین منوری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
برتارک شهرشهادت افــسر آمد گنج شهادت را نـکوتر گـوهر آمد بر سرفرازی سرفراز دیگرآمد نخل شهــادت را ثمرچون شکر آمد فر هنگ ما را افتخاری دیگر آمد علم وادب شد سوگوار ای با کمالان آری مدارس غــم سراو درس نالان فضل وهنر ماتمنشیــننیکو خصالان خـونمیچکد ازسیـنههای نو نهالان بر سینه دانش پژوهان نشتر آمد دیگر دبیرستان ندارد رهنمایی کـو آن خـدایی مـرد بـاغ آشنایی کـو آن مـــعـلم متقی مرد خدایی ای نورجانای افسر دلــها کـــجایی از داغ تو برسینه ما اخگر آمد شد لشکر المهدی عزادار سرافراز ...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار آقاي محمد معاني »
برتارک شهرشهادت افــسر آمد گنج شهادت را نـکوتر گـوهر آمد بر سرفرازی سرفراز دیگرآمد نخل شهــادت را ثمرچون شکر آمد فر هنگ ما را افتخاری دیگر آمد علم وادب شد سوگوار ای با کمالان آری مدارس غــم سراو درس نالان فضل وهنر ماتمنشیــننیکو خصالان خـونمیچکد ازسیـنههای نو نهالان بر سینه دانش پژوهان نشتر آمد دیگر دبیرستان ندارد رهنمایی کـو آن خـدایی مـرد بـاغ آشنایی کـو آن مـــعـلم متقی مرد خدایی ای نورجانای افسر دلــها کـــجایی از داغ تو برسینه ما اخگر آمد شد لشکر المهدی عزادار سرافراز ...
به یاد شهدای علی طاهری
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای علیاز داغهجرانتو پشتم شد کمان آرزویم بود در پیری عصای من شوی آه و واویلا بهار زندگیت شد خزان تیروترکش قطعهقطعه کرد جانا پیکرت اینقدر دانم که قربان در ره ایمان شدی تاتو بودیای علی صبر و قراری داشتیم انتظار این بود آیی تا همه شادان شویم آمدی اما تن صد پاره خونین کفن ای گل زیبای من رفتی و قدم دال شد میخورم افسوسناکام و پریشان رفتهای مرگ از بهرشهیدان نیست آنان زندهاند آیه لاتحسبن شامل...
دانشنامه دفاع مقدس » جنگ و ادبيات » اشعار مرحوم محمود توکل »
ای علیاز داغهجرانتو پشتم شد کمان آرزویم بود در پیری عصای من شوی آه و واویلا بهار زندگیت شد خزان تیروترکش قطعهقطعه کرد جانا پیکرت اینقدر دانم که قربان در ره ایمان شدی تاتو بودیای علی صبر و قراری داشتیم انتظار این بود آیی تا همه شادان شویم آمدی اما تن صد پاره خونین کفن ای گل زیبای من رفتی و قدم دال شد میخورم افسوسناکام و پریشان رفتهای مرگ از بهرشهیدان نیست آنان زندهاند آیه لاتحسبن شامل...